ارزش انسان به ارزش هایی است که در او نهادینه شده باشند

آشنایی مدارس التکامل عراق با نهادینه سازی ارزش ها

عراق

درجمع دوستانه مجموعه مدارس التکامل بغداد.
زیستن در پرتو نور الهی و عنایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و همچنین سبک زندگی حیات طیبه، مفاهیم عمیق و گسترده‌ای هستند که در آموزه‌های دینی و عرفانی اسلام جایگاه ویژه‌ای دارند. این مفاهیم نه تنها به معنای بهبود کیفیت زندگی ارزشی در دنیا، بلکه به تحقق کمال آرامش روانی و رسیدن به خوشبختی حقیقی دردنیا و آخرت نیز اشاره دارند. در ادامه، این مفاهیم را از نظر دینی و عرفانی توضیح می‌دهیم:

  • زیستن در پرتو نور الهی:
    زیستن در پرتو نور الهی به معنای زندگی کردن بر اساس اصول و دستورهای الهی است که در قرآن و سنت پیامبر (صلى الله عليه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) آمده است. نور الهی، حقیقتی است که از جانب خداوند متعال به دل انسان‌ها تابیده می‌شود و آنها را از جهل و ظلمات رهایی می‌بخشد. زندگی در این نور به معنای داشتن دیدگاه صحیح نسبت به زندگی، اخلاق، روابط اجتماعی، و عبادات است.
    هدایت الهی: زندگی در نور الهی مستلزم پذیرش هدایت‌های الهی از طریق قرآن، دعاها، و آموزه‌های پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) است. این هدایت‌ها به انسان کمک می‌کنند تا تصمیمات درست بگیرد و مسیر زندگی‌اش را بر اساس اصول اخلاقی و دینی هدایت کند.
    رشد معنوی: در پرتو نور الهی، انسان به رشد معنوی می‌رسد و از سستی‌ها و گناهان رهایی می‌یابد. ایمان به خدا، توکل به او، و عبادت خالصانه در این مسیر ضروری است.
  • آرامش و سکون: نور الهی به انسان آرامش درونی می‌بخشد. زندگی تحت هدایت خداوند، پر از سکون و اطمینان است و انسان از دغدغه‌های دنیوی و نگرانی‌ها رهایی می‌یابد.

مهم ترین اصول درفلسفه تعلیم وتربیت اسلامی

  1. ارتباط با خداوند
  • مفهوم: ارتباط با خداوند در تربیت اسلامی به معنای ایجاد و تقویت رابطه‌ای معنوی و الهی با خالق است. در تربیت دینی، ایمان به خداوند و درک صحیح از مفاهیم عبادی و اخلاقی، مبنای همه رفتارها و نگرش‌ها قرار می‌گیرد.
  • اهمیت:
    • ارتباط با خداوند می‌تواند روح و روان انسان را ازخدابیشتر کند وبه وی آرامش بخشد و شناخت ومعرفت ازطریق ارتباط، انسان را برابر سختی‌ها و مشکلات زندگی، فرد را مقاوم سازد.
    • تربیت دینی بر پایه توکل به خدا، انجام واجبات، ترک محرمات، و پیروی از دستورات الهی بنا می‌شود.
    • فرد مؤمن با اعتقاد و ارتباط با خداوند، به ارزش‌های اخلاقی و انسانی اهمیت می‌دهد و به دنبال رستگاری و کمال معنوی است.
  • نتیجه: ایجاد حس مسئولیت‌پذیری، تقویت اخلاق نیکو، تقویت روحیه صبر و استقامت، و احساس قرب به خداوند در تمام فعالیت‌ها.
  1. ارتباط با امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه)
  • مفهوم: ارتباط با امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه) به‌عنوان یک اصل مهم تربیتی بعنوان واسطه ی فیض الهی در آموزه‌های شیعه به معنای پیوند روحی و فکری با آخرین امام معصوم است که در غیبت به سر می‌برد. این ارتباط از طریق دعا،زیارت استغاثه و انتظار فعال، و تلاش برای تحقق اهداف امام زمان عج در عرصه اجتماعی و فردی انجام می‌شود.
  • اهمیت:
    • ارتباط با امام زمان باعث که این تعامل بامام عج ،روح ایمان از طریق عنایت امام عج سبب شود که مبداء میل انسان متحول شود و اخلاق فردی و اجتماعی متعالی گردد .
    • پیروی از امام زمان به معنای حرکت به‌سوی عدالت، صداقت، و تحقق آرمان‌های الهی در جامعه است.
    • انتظار برای ظهور امام زمان به‌عنوان یک اصل تربیتی، فرد را به انجام مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی متعهد می‌سازد.
  • نتیجه: تقویت ویژگی‌هایی چون عدالت‌خواهی، تسلیم واطاعت در برابر دستورهای الهی، تقویت وحدت در جامعه و آمادگی برای ساختن دنیای بهتر در راستای ظهور امام.
  1. ارتباط با خود و خودشناسی
  • مفهوم: خودشناسی درارتباط باخدا معنا پیدامی کند درک و شناخت دقیق انسان از ماهیت و ویژگی‌های درونی خود ازطریق مبداء آفرینش است. این امر به فرد کمک می‌کند تا باخود کاوی درپرتو نورالهی، اهداف و انگیزه‌های خود را بشناسد، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کند، و در مسیر رشد و کمال حرکت و سلوک کند.
  • اهمیت:
    • خودشناسی یکی از ارکان تربیت در فلسفه اسلامی است. اگر فرد درمحاسبه ی نفس خود را بشناسد و درک درستی از هویت و ظرفیت‌های خود داشته باشد، قادر به رسیدن به کمالات انسانی و اخلاقی خواهد بود.
    • این ارتباط می‌تواند به فرد کمک کند تا بهترین تصمیمات را در زندگی بگیرد و در راستای آنچه که خداوند از او انتظار دارد، قدم بردارد.
  • نتیجه: خودآگاهی و رشد درونی، پرورش شخصیت مستقل و سالم، توانایی در مقابله با چالش‌های زندگی، و رسیدن به آرامش درونی درارتباط وتعامل مستقیم خود وخدا وامام عج حاصل می شود. ارتباط این سه اصل در تربیت:
    این سه اصل در تربیت اسلامی به‌طور مکمل و متقابل به یکدیگر می‌پردازند:
  • ارتباط با خداوند فرد را به‌سوی کمال معنوی و اخلاقی هدایت می‌کند.
  • ارتباط با امام زمان (علیه‌السلام) ازطریق عنایت امام عج زمینه‌ساز ارتقاء روحیه عدالت‌خواهی و تلاش برای اصلاحات فردی و اجتماعی است.
  • ارتباط با خود و خودشناسی به فرد کمک می‌کند تا درک بهتری از جایگاه خود دررعایت تقوا وخودنگهداری در زندگی پیدا کند و برای رسیدن به کمال شخصی تلاش کند.

در نهایت، این اصول سه گانه که حکایت ازرحمانیت ورحیمیت الهی دارد درفرایند تعاملی مستمر بامبداء آفرینش و عنایت واسطه فیض شخصیت اووحدت وهماهنگی و انسجام وتوسعه وتعالی پیدامیکند که با هم در جهت رشد فردی و اجتماعی انسان، تقویت ایمان، و تحقق اهداف معنوی و اخلاقی در زندگی عمل می‌کنند.

  1. عنایت امام زمان (علیه السلام):
    امام زمان (علیه السلام) به عنوان امام معصوم و ولی فقیه در دوران غیبت، نقش ویژه‌ای در هدایت انسان‌ها به سوی کمال و حقیقت دارند. عنایت امام زمان به معنای دریافت فیض و هدایت از اوست که می‌تواند به انسان‌ها در راه رسیدن به تکامل معنوی و اخلاقی کمک کند.
  • الگوی کامل: امام زمان (علیه السلام) به عنوان الگوی کامل انسانیت، در تمامی ابعاد زندگی دنیوی و آخرتی می‌تواند راهنمای انسان‌ها باشد. زیستن تحت هدایت و عنایت امام زمان به معنای تلاش برای پیروی از اصول اخلاقی، عدل، و رحمت است که امام (علیه السلام) به بشریت تعلیم داده‌اند.
  • درک حضور امام: از نظر عرفانی، امام زمان (علیه السلام) همیشه با ماست، هرچند که از دیدگان ما پنهان است. ارتباط معنوی با امام و یاد او، درهای فیض الهی را به روی انسان باز می‌کند و او را به سوی کمال می‌برد. ذکر و دعا برای امام زمان (علیه السلام) می‌تواند در مسیر زندگی روشنایی ایجاد کند.
  • انتظار فعال: زندگی در پرتو عنایت امام زمان (علیه السلام) مستلزم “انتظار فعال” است. این به معنای آماده بودن برای ظهور امام (علیه السلام) است و نه تنها به انتظار نشست، بلکه باید با اعمال صالح و اخلاق حسنه، خود را برای ظهور آماده کنیم.
  1. سبک زندگی حیات طیبه:
    حیات طیبه به معنای زندگی پاک، شاد، و پر از رضایت الهی است که در آن انسان‌ها به دنبال کمال معنوی و اخلاقی هستند. این سبک زندگی به فرد کمک می‌کند تا در دنیا آرامش یابد و در آخرت به سعادت برسد.
  • ایمان و عمل صالح: حیات طیبه در درجه اول به ایمان و عمل صالح بستگی دارد. فرد باید ایمان خود را تقویت کرده و از گناهان دوری کند. عمل صالح در تمامی ابعاد زندگی— از عبادات و روابط خانوادگی تا تعاملات اجتماعی— باید محور اصلی زندگی فرد باشد.
  • حفظ تعادل: زندگی در حیات طیبه مستلزم تعادل است. فرد باید بین دنیای مادی و معنوی خود توازن برقرار کند. از یک سو باید در تلاش برای پیشرفت دنیوی باشد، اما در عین حال نباید فراموش کند که هدف اصلی او رضایت خداوند و رسیدن به کمال معنوی است.
  • خدمت به خلق: در حیات طیبه، خدمت به دیگران و کمک به نیازمندان از ارزش‌های مهم است. در آموزه‌های اسلامی، خدمت به مردم و تلاش برای بهبود وضعیت جامعه جزو برترین اعمال است.
  • اخلاق نیکو: ویژگی‌های اخلاقی مانند صداقت، تواضع، شجاعت در برابر ظلم، و مهربانی با دیگران، در حیات طیبه بسیار مهم هستند. فرد باید تلاش کند تا صفات اخلاقی نیکو را در خود پرورش دهد و در تمامی اعمال خود از آنها پیروی کند.
  • توجه به آخرت: زندگی در پرتو نور الهی و عنایت امام زمان (علیه السلام) همواره با توجه به آخرت همراه است. حیات طیبه به معنای عدم غفلت از جهان پس از مرگ است و فرد باید در کنار تلاش‌های دنیوی، همواره به یاد آخرت و حساب روز قیامت باشد.
  • نتیجه‌گیری:
    زیستن در پرتو نور الهی و عنایت امام زمان (علیه السلام) به انسان این امکان را می‌دهد که از جهل، غفلت و خودخواهی ،خودپرستی رهایی یابد و به سوی کمال معنوی حرکت کند و هویت خود را بازیابد.. سبک زندگی حیات طیبه نیز راهی برای زندگی شاد، بانشاط و موفق و رضایت‌بخش است که با ایمان، عمل صالح، و توجه به آخرت، می‌توان به آن دست یافت. در نهایت، هدف اصلی زندگی در این عالم، نزدیک شدن انسان به خداوند و تحقّق کمال ارزشی و رسیدن به لقاءالله است.

برای تحول و تعالی اراده متربی طبق تعریف استاد فرهادیان، می‌بایست فرآیندی منظم و هوشمندانه را در نظر گرفت که در آن مربی از ابزارها و روش‌های مختلف برای شکل‌دهی و هدایت اراده و انگیزه‌های متربی استفاده کند. در این راستا، چند راهکار اصلی وجود دارد:

1. ارائه الگوهای اخلاقی و رفتاری

  • یکی از مهم‌ترین ابزارهای مربی برای تأثیرگذاری بر اراده متربی، ارائه الگوهای مثبت است. مربی باید با رفتار و کردار خود، ارزش‌های اخلاقی و رفتاری را به متربی منتقل کند.
  • متربی با مشاهده و درک رفتارهای صحیح و هدفمند مربی، درک عمیق‌تری از اصول اخلاقی پیدا می‌کند و در نتیجه اراده‌اش به سمت آن‌ها هدایت می‌شود.

2. تقویت اراده از طریق آموزش مهارت‌های خودکنترلی

  • متربی باید توانایی کنترل و مدیریت خواسته‌ها و هیجانات خود را یاد بگیرد. مربی باید به او مهارت‌های تصمیم‌گیری، خودتنظیمی و مقابله با چالش‌ها را آموزش دهد.
  • با ارتقاء این مهارت‌ها، متربی قادر خواهد بود اراده خود را در برابر وسوسه‌ها و مشکلات تقویت کند.

3. ایجاد انگیزه‌های درونی

  • مربی باید تلاش کند تا متربی را به سمت انگیزه‌های درونی سوق دهد، یعنی اراده متربی باید از درون خود او نشأت گیرد و نه تنها به خاطر عوامل بیرونی.
  • این کار از طریق گفتگو، بحث و تفکر مشترک با متربی درباره اهداف بلندمدت، ارزش‌های انسانی و معنوی، و اهمیت آنها در زندگی ممکن است.

4. توسعه روحیه مسئولیت‌پذیری

  • یکی از ارکان تربیت صحیح، ایجاد حس مسئولیت‌پذیری است. وقتی متربی احساس کند که در برابر اعمال خود و دیگران مسئول است، اراده‌اش تقویت می‌شود.
  • مربی باید متربی را در موقعیت‌هایی قرار دهد که مجبور به تصمیم‌گیری و پذیرش مسئولیت شوند، تا از این طریق اراده او شکل گیرد و به سمت تعالی حرکت کند.

5. مقابله با دشواری‌ها و چالش‌ها

  • برای رشد اراده، متربی باید با چالش‌ها و سختی‌ها مواجه شود. مربی باید او را تشویق کند تا با مشکلات روبه‌رو شود و از هر موقعیت دشوار فرصتی برای رشد بسازد.
  • در این فرآیند، اراده متربی می‌تواند تقویت شود، زیرا مواجهه با مشکلات به او یاد می‌دهد که چگونه تصمیمات سخت بگیرد و از آن‌ها عبور کند.

6. تقویت انگیزه‌های معنوی و ارزشی

  • مربی باید متربی را به سمت ارزش‌های اخلاقی و معنوی سوق دهد. تأکید بر مفاهیمی مانند صداقت، احترام، فداکاری و مسئولیت می‌تواند اراده متربی را به سوی تعالی هدایت کند.
  • این نوع انگیزه‌ها از عمق بیشتری برخوردارند و تأثیرات بلندمدتی دارند.

نتیجه‌گیری

با ایجاد چنین فرآیندهایی، مربی می‌تواند اراده متربی را به‌طور تدریجی و هدفمند تغییر دهد و آن را به سمت رشد و تعالی هدایت کند. در این مسیر، مربی باید توجه داشته باشد که تحول اراده، فرآیندی زمان‌بر است و نیازمند صبر، استقامت و مهارت‌های مدیریتی خاص است.


ملخص نظرية الأستاذ فرهادیان في مدرسة التكامل في كربلاء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الوحدة والانسجام في الشخصية تتشكل من ثلاثة محاور أساسية، التي يمكن أن تلعب دورًا فعالًا في النمو الفردي وتطوير الشخصية. وهذه المحاور هي:

  1. الاتصال بالله
  2. الاتصال بالإمام المهدي (عج)
  3. الاتصال بالنفس

كل من هذه المحاور يمكن أن تساعد الفرد بشكل خاص في مسار تحقيق الوحدة الداخلية والتنسيق في الشخصية، القول، والسلوك.

1. الاتصال بالله

الاتصال بالله يعد من الركائز الأساسية في التربية والنمو الشخصي وفقًا لنظرية فرهادیان. هذا الاتصال يساعد في بناء هوية روحية ومستقلة للفرد من خلال التفاعل مع مصدر الخلق واللجوء إليه. يساعد هذا الاتصال الفرد في أن يجد في نفسه الثقة بالنفس والراحة والنشاط، مستمدًا قوته من القدرة الإلهية اللانهائية: {إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}.

  • تحقيق الوحدة في الشخصية: عندما يتواصل الفرد مع الله، يشعر أنه يسير في طريق هدف أكبر في حياته. هذا الاتصال يمنحه القدرة على مواجهة تحديات الحياة بدون توتر داخلي، بل بثبات وراحة داخلية، مما يجعله يتصرف وفقًا لقيمه الدينية والأخلاقية.
  • الرؤية التوحيدية للحياة: من خلال الاتصال بالله، يستطيع الفرد أن يحصل على رؤية توحيدية وفهم أعمق للعالم ولنفسه. هذه الرؤية تؤدي إلى تحرره من التعلق بالدنيويات الزائلة، ويبدأ في تطبيق المبادئ الروحية والأخلاقية في كلامه وأفعاله.

2. الاتصال بالإمام المهدي (عج)

الاتصال بالإمام المهدي (عج) كأعلى نموذج إنساني وديني في نظرية فرهادیان له دور مهم في بناء حس المسؤولية والهداية. هذا الاتصال يدفع الفرد إلى النمو الروحي والأخلاقي ويجعله يسير على نهج الإمام في حياته.

  • بناء الشخصية والوحدة الداخلية: الفرد الذي يربط نفسه بالإمام المهدي (عج) يسعى إلى تطبيق خصائصه الأخلاقية في حياته مثل الصدق والشجاعة والعدل والفداء، مما يساهم في التنسيق بين أفكاره وأفعاله.
  • إحساس بالمسؤولية: الاتصال بالإمام المهدي يمنح الفرد إحساسًا عميقًا بالمسؤولية تجاه إصلاح نفسه والمجتمع، مما يجعله يعمل على تطوير ذاته وتحقيق التغيير الإيجابي في سلوكياته.

3. الاتصال بالنفس (اكتشاف الذات والحفاظ عليها)

الاتصال بالنفس جزء أساسي في عملية التربية في نظرية فرهادیان. الفرد الذي يسعى لاكتشاف هويته الذاتية قادر على معرفة شخصيته الحقيقية والنبيلة ويبدأ في اتخاذ قراراته بناءً على ذلك.

  • الوعي بالذات: من خلال معرفة الفرد لذاتِه، وقدراته ونقاط قوته وضعفه، يصبح أكثر تنسيقًا في قراراته وحياته. وعليه، يكون كلامه وأفعاله متوافقة مع قناعاته.
  • حماية الذات والحفاظ على الكرامة: الحفاظ على الذات يعني الحفاظ على الشخصية والكرامة والشعور بالقيمة. الشخص الذي يسعى لاكتشاف ذاته يسعى أيضًا لحماية كرامته والتمسك بمبادئه في مواجهة الضغوط الداخلية والخارجية، مما يساعده على الحفاظ على الوحدة في سلوكه وتجنب التناقضات.

الخاتمة: العلاقة بين المحاور الثلاثة ووحدة الشخصية

في نظرية فرهادیان، يشكل الاتصال بالله، والاتصال بالإمام المهدي (عج)، والاتصال بالنفس ثلاثة محاور أساسية تعمل بتكامل وتآزر. الاتصال بالله يمنح الفرد معنى أعمق للحياة، والاتصال بالإمام المهدي (عج) يقدم له النموذج الأخلاقي والموجه لمسؤولياته، والاتصال بالنفس يساعده في اكتشاف هويته وحماية كرامته. هذه المحاور الثلاثة تساعد في تحقيق الوحدة والتنسيق في أقوال وأفعال الفرد، مما يؤدي إلى نمو الشخصية بشكل متوازن وموحد.

في نظرية الأستاذ رضا فرهاديان، التعليم و التربية يشيران إلى عمليتين مختلفتين ولكنهما مرتبطتين في مجال تربية الإنسان:

  1. التعليم:
  • يعرف الأستاذ فرهاديان التعليم بأنه “عملية هندسة وإدارة تفاعلية بين عقل المعلم وعقل المتعلم”. وهذا يعني أن التعليم يتعلق بالجوانب المعرفية والذهنية.
  • في هذه العملية، يقوم المعلم بنقل المعلومات والمفاهيم والمعرفة الجديدة إلى المتعلم. هذه العملية هي نوع من إدارة التفاعلات العقلية بين المعلم والمتعلم لتشكيل المعرفة في عقل المتعلم.
  1. التربية:
  • التربية في هذا السياق هي “عملية هندسة وإدارة تفاعلية بين إرادة المعلم وإرادة المتعلم”. هذا التعريف يركز على تشكيل وتوجيه الدوافع والرغبات والإرادات.
  • في التربية، يسعى المعلم إلى التأثير على إرادة وسلوك المتعلم ليوجهه نحو تغييرات قيمية وأخلاقية وسلوكية.

بإجمال، التعليم يتعلق بتعليم المعرفة والمعلومات، بينما التربية تهتم بتنمية وتوجيه القيم والرغبات والسلوكيات.

لتغيير وتعالي إرادة المتربي وفقًا لتعريف الأستاذ رضا فرهاديان، يجب اتباع عملية منظمة وذكية يقوم فيها المعلم باستخدام أدوات وأساليب مختلفة لتشكيل وتوجيه إرادة ودوافع المتربي. وفي هذا السياق، هناك عدة استراتيجيات رئيسية يمكن اتباعها:

1. تقديم النماذج الأخلاقية والسلوكية

  • من أهم أدوات المعلم للتأثير على إرادة المتربي هي تقديم نماذج إيجابية. يجب على المعلم أن ينقل القيم الأخلاقية والسلوكية من خلال سلوكه وكلامه.
  • من خلال مراقبة وفهم سلوكيات المعلم الصحيحة والهادفة، يكتسب المتربي فهماً أعمق للقيم الأخلاقية، وبالتالي توجه إرادته نحو هذه القيم.

2. تعزيز الإرادة من خلال تعليم مهارات التحكم الذاتي

  • يجب على المتربي تعلم كيفية التحكم في رغباته وعواطفه. من الضروري أن يعلم المعلم المتربي مهارات اتخاذ القرارات، وتنظيم الذات، وكيفية مواجهة التحديات.
  • من خلال تطوير هذه المهارات، يصبح المتربي قادراً على تقوية إرادته في مواجهة الإغراءات والمشاكل.

3. إثارة الدوافع الداخلية

  • يجب أن يسعى المعلم لتحفيز المتربي نحو الدوافع الداخلية، بمعنى أن إرادة المتربي يجب أن تنبع من داخله وليس فقط بسبب عوامل خارجية.
  • يمكن تحقيق ذلك من خلال الحوار والنقاش المشترك مع المتربي حول الأهداف الطويلة الأمد، والقيم الإنسانية والمعنوية، وأهميتها في الحياة.

4. تنمية روح المسؤولية

  • أحد الأسس في التربية السليمة هو بناء حس المسؤولية. عندما يشعر المتربي أنه مسؤول عن أفعاله وأفعال الآخرين، تتقوى إرادته.
  • يجب على المعلم وضع المتربي في مواقف تجبره على اتخاذ القرارات وتحمل المسؤولية، مما يسهم في تشكيل إرادته وتوجيهها نحو التعالي.

5. مواجهة الصعوبات والتحديات

  • من أجل تنمية الإرادة، يجب أن يواجه المتربي التحديات والصعوبات. يجب على المعلم تشجيع المتربي على التعامل مع المشاكل واستخدام كل موقف صعب كفرصة للنمو.
  • في هذه العملية، يمكن تقوية إرادة المتربي، حيث تعلمه مواجهة الصعوبات واتخاذ قرارات حاسمة.

6. تعزيز الدوافع المعنوية والقيمية

  • يجب أن يسعى المعلم لتوجيه المتربي نحو القيم الأخلاقية والمعنوية. التأكيد على مفاهيم مثل الصدق، الاحترام، التضحية، والمسؤولية يمكن أن يوجه إرادة المتربي نحو التعالي.
  • هذه الدوافع تكون أعمق ولها تأثيرات طويلة الأمد.

الخلاصة

من خلال تنفيذ هذه العمليات، يمكن للمعلم أن يغير إرادة المتربي بشكل تدريجي وهادف، ويوجهها نحو النمو والتعالي. في هذا المسار، يجب أن يدرك المعلم أن تحول الإرادة هو عملية طويلة تتطلب الصبر والمثابرة والمهارات الإدارية الخاصة.

أهم المبادئ في فلسفة التعليم والتربية الإسلامية

  1. الاتصال بالله تعالى
  • المفهوم: الاتصال بالله في التربية الإسلامية يعني بناء وتعزيز علاقة روحية وإلهية مع الخالق. في التربية الدينية، يُعتبر الإيمان بالله وفهم المفاهيم العبادة والأخلاق أساسًا لجميع السلوكيات والمواقف.
  • الأهمية:
    • يمكن للاتصال بالله أن يزود الروح والنفس بالسلام الداخلي ويزيد من الوعي والمعرفة من خلال هذا الاتصال، مما يجعل الإنسان قويًا أمام صعوبات الحياة.
    • التربية الدينية تقوم على التوكل على الله، أداء الواجبات، ترك المحرمات، واتباع الأوامر الإلهية.
    • المؤمن الذي يعتقد ويتصل بالله يهتم بالقيم الأخلاقية والإنسانية ويسعى نحو الخلاص والكمال الروحي.
  • النتيجة: تعزيز المسؤولية، تقوية الأخلاق الحسنة، تعزيز الصبر والمثابرة، والشعور بالقرب من الله في جميع الأنشطة.
  1. الاتصال بالإمام المهدي (عجل الله تعالى فرجه)
  • المفهوم: الاتصال بالإمام المهدي (عجل الله تعالى فرجه) كأصل تربوي مهم، يعتبره الشيعة وسيلة للحصول على الفيض الإلهي، ويعني الترابط الروحي والفكري مع الإمام المعصوم الأخير الذي يعيش في الغيبة. يتم هذا الاتصال من خلال الدعاء، الزيارة، الاستغاثة، والانتظار الفعال، والعمل لتحقيق أهداف الإمام المهدي في المجالات الاجتماعية والفردية.
  • الأهمية:
    • الاتصال بالإمام المهدي يعزز الروح الإيمانية ويجعل الإنسان يتوجه نحو تحول جوهري في ميوله وأخلاقه الفردية والاجتماعية.
    • اتباع الإمام المهدي يعني التحرك نحو العدالة، الصدق، وتحقيق الأهداف الإلهية في المجتمع.
    • الانتظار لظهور الإمام المهدي كأصل تربوي يجعل الفرد يلتزم بمسؤولياته الاجتماعية والأخلاقية.
  • النتيجة: تعزيز قيم العدالة، التسليم والطاعة لأوامر الله، تقوية الوحدة في المجتمع، والاستعداد لبناء عالم أفضل في إطار ظهور الإمام.
  1. الاتصال بالنفس ومعرفة الذات
  • المفهوم: معرفة الذات تتحقق من خلال الاتصال بالله، إذ يدرك الإنسان من خلال النور الإلهي ماهية وخصائص ذاته. يساعد هذا الاتصال الفرد على تحديد أهدافه ودوافعه، ومعرفة نقاط القوة والضعف لديه، ويجعله يسير في طريق النمو والكمال.
  • الأهمية:
    • معرفة الذات أحد أركان التربية في الفلسفة الإسلامية. إذا عرف الفرد نفسه وقيمته بشكل صحيح، وحقق الوعي والقدرة على فهم هويته وطاقاته، فإنه يستطيع أن يصل إلى الكمالات الإنسانية والأخلاقية.
    • يساعد هذا الاتصال الفرد على اتخاذ قرارات أفضل في حياته ويجعله يتحرك في الطريق الذي يرضي الله.
  • النتيجة: الوعي الذاتي والنمو الداخلي، بناء شخصية مستقلة وسليمة، القدرة على مواجهة تحديات الحياة، والراحة النفسية من خلال الاتصال والتفاعل المباشر مع الله وإمام المهدي.

ترابط هذه المبادئ الثلاثة في التربية:
تتكامل هذه المبادئ في التربية الإسلامية وتغذي بعضها البعض:

  • الاتصال بالله يقود الإنسان نحو الكمال الروحي والأخلاقي.
  • الاتصال بالإمام المهدي (عليه السلام) من خلال رعاية الإمام يعزز الروح العدلية ويحفز على الإصلاحات الفردية والاجتماعية.
  • الاتصال بالنفس ومعرفتها يساعد الفرد في فهم مكانته في الحياة ويعمل على تحقيق التقوى وحفظ الذات في الطريق نحو الكمال الشخصي.

في الختام، هذه المبادئ الثلاثة التي تعكس رحمة الله ورأفته تشكل عملية تفاعلية مستمرة مع الخالق ومع شخصية الوسيط الروحي، وهي تؤدي إلى التناغم والانسجام والنمو الشخصي والاجتماعي، وتعزز الإيمان وتحقق الأهداف الروحية والأخلاقية في الحياة. باقي البرامج والأحكام التي تُستخلص تحت ظل هذه المبادئ يجب أن تُنفذ وتُعتمد في سائر الأمور.

4.8/5 = (5 امتیاز)